نتایج جستجوی عبارت «سید محمد ابراهیم فقیهی دبستان فرهمندی دبیرستان امام خمینی رشته پزشکی رشته تخصصی ارتوپدی ساواک آیت‌الله دستغیب بیمارستان سعدی شیراز 19/7/1360» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
یاد کمیلیان به خیر، یاد سبکباران عاشق به خیر، یاد آنها که چون پروانه در پای شمع عشق سوختند و خاکستر شدند. یاد آنها که سینه‌شان مخزن اسرار بود و هزاران حرف ناگفته داشت. یاد غلامرضا که 10/1/1345 گُل وجودش در روستای خواجه‌جمالی نی‌ریز، ‌میان خانواده‌ای متدین شکفت و رایحه دل‌انگیز‌اش با عطر گلهای بهاری در هم آمیخت. آنگاه که کودکی را پشت سر نهاد، کیف و کتاب را به دست گرفته و راهی مدرسه شد. دوره ابتدایی...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علی اکبر محمدحسنی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي اکبر محمدحسني »
4/3/1342، آنگاه که رایحه دل‌انگیز وجود علی‌اکبر در فضای روحانی خانه محمدحسنی پیچید، عطر شادی همه جا را فراگرفت. در کوچه باغ‌های نی‌ریز هلهله برخاست و مادر، تبریک رسیدن هدیه زیبای خدا را پذیرا شد. فرزند خانواده با اعتقاد و دینمداری پدر، با اصول و مبانی ناب اسلامی آشنا شد و در میان همسالان خود، دوره ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نی‌ریز آغاز کرد و با موفقیت به پایان برد. دوره راهنمائی را در مدرسه ولی‌عصر(عج) نی‌ریز گذرانید...
شهدا سال 65- زندگینامه شهید منصور منصوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد منصور منصوري »
عاشقان رفتند و چشم اشک‌باری ماند و من از غم بی‌حاصلی‌ها کوله‌باری ماند و من از شهیدی می‌گوییم که معنی عاشقی را می‌دانست و تمام لحظات زندگی را در رسیدن به کاروان عاشقان رفته، در بی‌قراری می‌گذراند. از منصور منصوری که در تاریخ ۱۳۴۶/۱۲/۲۲ در روستای فورگ از توابع شهرستان داراب دیده به جهان گشود و با درخشش طلیعه وجودش، گرمی و هیجان خاصی به کانون خانواده بخشید و درِ سعادت و ثواب را بر روی آنان گشود. در همان...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید ابوالقاسم دیده دار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم ديده دار(حيدري »
آنگاه‌که پرستوهای مهاجر به شوق وادی نور، پرِ پرواز گشوده و مهاجرت آغاز کردند، او را دیدیم که از کوچه‌های گلی روستای خواجه جمالی به دنبال آن‌ها پر گشود و در کرانه افق ناپدید شد. ابوالقاسم ۱۳۴۷/۱۲/۲۰ در یک خانواده مذهبی و کشاورز حیات خاکی را آغاز و با اولین گریه‌های شادی برانگیز خود، حضورش را اعلام می‌کرد. او سومین فرزندی بودی که دست‌های پینه‌بسته و مهربان پدر در آغوش می‌کشید و برای تربیتش از مادر فداکار وی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حسن کیخائی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسن کيخائي »
جاهدوا فی سبیل‌الله بایدیکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بالسنتکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بقلوبکم.۱ درراه خدا با دست‌هایتان و اگر نمی‌توانید به‌وسیله زبان‌هایتان و اگر بازهم نتوانستید بادل‌هایتان جهاد کنید. چه مصداق زیبایی است برای گفتار مولا (ع)، شهید حسن کیخائی که در تاریخ ۱۳۴۶/۲/۱۰ در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. او که با دست و زبان و دل به جهاد درراه پرداخت. تولد او در خانواده‌ای مؤمن و متعهد، زمینه را برای چنین روزی مهیا نمود. دوران کودکی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید حسین عسکری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد حسين حسين عسکري »
آنان که باده را از می وصل پرکرده بودن، در صعود به آسمان معرفت، پلّه‌های هدایت را در یک‌چشم برهم زدن پیمودند و تا عرش اوج گرفتند... حسین سال ۱۳۴۰ در شهرستان نی‌ریز با تولد خوش‌یمن خود، سرور و شادمانی را به خانواده هدیه نمود. در دامن مادری پاک و دوستدار حسین بن علی (ع) پرورش یافت و با شیر محبت مولایش حسین (ع) را از سینه مادر گرفت. همراه با پدر در مراسم عزاداری سالار شهیدان می‌رفت و...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید سید حسین تاج
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی خوشا چشمی که رخسار تو بیند خوشا ملکی که سلطانش تو باشی خوشا آن دل که دلدارش تو گردی خوشا جانی که جانانش تو باشی عراقی همدانی در یک روز گرم ماه مرداد از سال ۱۳۴۸، گرمای دل‌انگیز وجود سید حسین تاج در میان خانواده‌ای فرهنگی و مذهبی، رنج گرمای تابستان را به شیرینی بدل کرد و روستای مشکان شاهد تولد فرزندی از ذرّه پیامبر اسلام (ص) گردید. ششمین بهار...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید احمد رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد احمد رئوفي »
شهید ازآن‌جهت عزیز و دردانه عرش الهی گشته که از گران‌بهاترین گوهر حیات، جان انسانی گذشته است. پس می‌بینی که میزان گذشت او باعزتی که به دست آورده، رابطه مستقیم دارد. احمد که در ۱۳۴۶/۶/۲۰ در خانواده‌ای متوسط و باایمان چشم به جهان گشود، از تیره همین قبیله است. هنوز ده روز بیشتر از آمدنش نگذشته بود که بیماری سختی، جسم ناتوان او را از پا انداخت. مادر وضو گرفت، سجاده را پهن کرد و روبه‌قبله نشست. احمد...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمدرضا فخاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
قصه از لاله‌ای خونین می‌گوییم که لاله‌زار ایران اسلامی از عطر وجودش عطرآگین شد. از محمدرضا که ۱۳۴۴/۲/۱ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی غنچه وجودش شکوفا شد. از کودکی در کنار پدر و مادر، به‌صف جماعت پیوست و جان را باصفای نماز صیقل داد. اوقات فراوانی از زندگی را به تلاوت قرآن می‌گذراند و از اُنس با آن لذت می‌برد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی و راهنمایی را در مدرسه شهید دکتر مفتح و مقطع...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید مجید محمدزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
خونبهای هر گل از بستان عشق وصل بلبل بـود در درمان عشق سـوزش پـروانه در شـام سیـاه بازی شمع است در حرمان عشق روح پرتلاطم او نشستن و راکد ماندن را دلیل سقوط و کوچ را رمز رهایی می‌دانست. به پرواز درآمدن و در مسیر عشق بال زدن، آرام و قرارش را ربوده و هرلحظه به حرکت وادارش می‌کرد. معلم شهید مجید محمدزاده، سرباز رشید و فداکار اسلام در تاریخ 1388/9/12 در شهرستان نی‌ریز و در خانواده‌ای مؤمن و متدین دیده...